صفحات

۱۳۹۲ مرداد ۲۰, یکشنبه

سیاهی استبداد و سونامی ساکت سرطان




سیاهی استبداد
و سونامی ساکت سرطان

امروز، مردم شجاع و آگاه زنجان، پس از سال‌ها تلاش و پیگیری مسالمت‌آمیز و البته بی‌فایده، جان‌شان به لب آمد، ترس‌شان ریخت و با شعار «نترسیم، نترسیم، ما همه با هم هستیم» و در اعتراض به فعالیت کارخانه سرب و روی در این شهر، به خیابان آمدند، در مقابل استانداری و دفتر امام جمعه، تجمع کردند و آنان را مجبور به پاسخگویی کردند. جمهوری اسلامی، هراسان از فراگیر شدن تجمعات، سریعاً از زبان استاندار، قول به تعطیلی کارخانه داد؛ و مردم تا رسیدن قطعی به خواسته‌هایشان، همچنان شعار می‌دادند: «یکشنبه هفته بعد همین‌جا»

عمق فاجعه را می‌توان از سخن استاد دانشگاه متخصص محیط زیست که در تظاهرات مردم زنجان، بیان می‌داشت «من آلودگی سرب را تدریس می‌کنم»، دریافت:

«... کارخانه سرب و روی را هم منتقل کنند، باید حداقل یک متر خاک‌برداری کنند به وسعت اقلاً سیصد هکتار؛ و الا این آلودگی با شما دو نسل بعد هم وجود خواهد داشت، تولدهای بچه‌های ناقص‌الخلقه، پوکی استخوان، سرطان کبد، سرطان کلیه، سرطان پوست و عوامل متعدد...»

ویدئوی سخنان این استاد دانشگاه و شعار پایانی مردم را می‌توانید در اینجا ببینید:


اما عمق فاجعه باز هم گسترده‌تر است؛ جمهوری اسلامی، اجازه نمی‌دهد آمار واقعی منتشر گردد؛ اما با وجود این، برخی خبرهای منتشرشده در مورد آمار سرطان‌ها، حتی در مورد نوزدان و کودکان کم سن و سال، تولدهای ناقص‌الخلقه و سقط جنین‌ها کاملاً گویاست. و نقش بنزین بسیار آلوده، غیراستاندارد و سرطان‌زا، پارازیت‌های ماهواره‌ای، آب آلوده، غذاهای آلوده، داروهای آلوده و غیراستاندارد (ناشی از عوامل متأثر از سوء مدیریت‌ها و تحریم‌ها) و... را به هیچ وجه نمی‌توان نادیده گرفت. همچنین در موارد بسیار گسترده و بیش از میانگین معمول و مرسوم، بسیاری از بیماران سرطانی، پس از دریافت درمان‌های لازم، در فاصله بسیار کوتاهی، دچار بازگشت بیماری می‌شوند. 
با یک بررسی میدانی در بیمارستان‌های مرتبط، کاملاً می‌توان گستره گسترده فاجعه را ملاحظه کرد. من که خود یکی از عزیزانم اکنون درگیر بیماری سرطان است و چند سال پیش نیز یکی دیگر از بستگانم درگیر این بیماری سخت بودند، کاملاً گسترش این فاجعه را به چشم خود دیده‌ام. چند سال پیش، مطب پزشکان آنکولوژیست و متخصص سرطان و نیز بیمارستان‌های مرتبط و مراکز پرتودرمانی و شیمی‌درمانی، به هیچ روی ازدحام و شلوغی امروزی را نداشتند. شلوغ‌ترین خیابان‌های ایران، خیابان‌هایی است که محل تمرکز پزشکان و داروخانه‌ها هستند...
آری، سونامی ساکت سرطان و بیماری، جان همه ما و عزیزان ما را تهدید می‌کند. آب و غذا و هوای‌مان، ما را می‌کشد، اما نمی‌فهمیم از کجا می‌خوریم! جنگ، در میدان جنگ است، با توپ و تفنگ است، کشته‌های آن آشکار و ناگهان هستند؛ اما سیاهی استبداد... سونامی ساکت سرطان... و بسیاری سونامی‌های دیگر...
آری، درد و داغ آنجاست که فقط سونامی ساکت سرطان نیست؛ این واژگان را به ذهن بسپاریم:
سرطان، سکته، خودکشی، اعتیاد، تصادفات جاده‌ای، افسردگی و بیماری‌های روانی، طلاق، تجاوز، فرار مغزها، آمار اعدام‌ها، پرونده‌های دادگاه، زندانیان، اختلاس، رشوه، مرگ محیط زیست، فقر، تورم، بیکاری، گرانی، و...
و ما نشسته‌ایم و امید به «کلید» کاذب «دولت تدبیر و امید» بسته‌ایم؛ اما، «سالی که نکوست، از بهارش پیداست»! اما...؛ من دیگر سخنی نمی‌گویم جز این شعار زیبا که:

«نترسیم، نترسیم، ما همه با هم هستیم»

ادامه سخن را از زبان شاعر دردآگاه معاصر، فریدون مشیری می‌شنویم:

«فریادهای خاموشی»
«دریا - صبور و سنگین -
می‌خواند و می‌نوشت:
- «من خواب نیستم!
خاموش اگر نشستم،
مرداب نیستم!
روزی که برخروشم و زنجیر بگسلم،
روشن شود که آتشم و آب نیستم!»

«موج می‌آید...!»
«... ما،
همان جمع پراکنده، همان تنها،
آن تنهاهائیم!
این همه موج بلا در همه جا می‌بینیم،
«آی آدم‌ها» را می‌شنویم،
نیک می‌دانیم،
دستی از غیب نخواهد آمد،
هیچ‌یک حتی یک بار نمی‌گوئیم
با ستمکاریِ نادانی، این‌گونه مدارا نکنیم
آستین‌ها را بالا بزنیم
دست در دست هم از پهنه‌ی آفاق برانیمش
مهربانی را،
دانایی را،
ما، همان جمع پراکنده
بر بلندای جهان،
بنشانیمش...!
- «آی آدم‌ها...!
موج می‌آید...»







-------------------------------------------------------------
بیشتر بخوانید:
































-------------------------------------------------------------

دعوت از شما نجیب گرامی؛ در فیس‌بوک به ما بپیوندید:


معرفی و دانلود کتاب:

-------------------------------------------------------------


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

*** نظرات شما بلافاصله منتشر می‌گردد ***